مرا به بعد مکان از شما جدائی نیست
که هر کجا روم از دام دل رهائی نیست
هر آنچه در نظرم آید از شمایل تو
به جز وظیفهٔ شوخی و دلربائی نیست
در آن حریم که خلوتسرای حضرت اوست
جواز و منع به رندی و پارسائی نیست
رقیب دید مرا مست و گفت: ای ناصر
مگر سلوک تو زانرو که مینمائی نیست
منِ گدای نیام مرد راه او لیکن
هوای عشق به سلطانی و گدائی نیست