ناصر بخارایی » غزلیات » شمارهٔ ۵۶

گر راه حرم چون سر زلف تو درازست

از کعبه دری بر دل عشاق تو بازست

تا گوشهٔ‌ ابرویِ تو محراب دل ماست

ما را نه سر دیر و آهنگ حجازست

یک عاشق پاکیزه نظر نیست چو محمود

ور نه همه اطراف جهان پر ز ایازست

میلی که دلم سوی تو دارد به حقیقت

از دیدهٔ معنی ست، نه از روی مجازست

از هر دو جهان قبله سر کوی دارم

در جنت و فردوس چه حاجات به نمازست

در باز دل و دین به در میکده ناصر

می نوش زمانی که در توبه فرازست