صفی علیشاه » تفسیر منظوم قرآن کریم » ۲- سوره بقره » ۱۴۳- آیات ۲۷۴ تا ۲۷۸

اَلَّذِینَ یُنْفِقُونَ أَمْوٰالَهُمْ بِاللَّیْلِ وَ اَلنَّهٰارِ سِرًّا وَ عَلاٰنِیَةً فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ لاٰ خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لاٰ هُمْ یَحْزَنُونَ (۲۷۴) اَلَّذِینَ یَأْکُلُونَ اَلرِّبٰا لاٰ یَقُومُونَ إِلاّٰ کَمٰا یَقُومُ اَلَّذِی یَتَخَبَّطُهُ اَلشَّیْطٰانُ مِنَ اَلْمَسِّ ذٰلِکَ بِأَنَّهُمْ قٰالُوا إِنَّمَا اَلْبَیْعُ مِثْلُ اَلرِّبٰا وَ أَحَلَّ اَللّٰهُ اَلْبَیْعَ وَ حَرَّمَ اَلرِّبٰا فَمَنْ جٰاءَهُ مَوْعِظَةٌ مِنْ رَبِّهِ فَانْتَهیٰ فَلَهُ مٰا سَلَفَ وَ أَمْرُهُ إِلَی اَللّٰهِ وَ مَنْ عٰادَ فَأُولٰئِکَ أَصْحٰابُ اَلنّٰارِ هُمْ فِیهٰا خٰالِدُونَ (۲۷۵) یَمْحَقُ اَللّٰهُ اَلرِّبٰا وَ یُرْبِی اَلصَّدَقٰاتِ وَ اَللّٰهُ لاٰ یُحِبُّ کُلَّ کَفّٰارٍ أَثِیمٍ (۲۷۶) إِنَّ اَلَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا اَلصّٰالِحٰاتِ وَ أَقٰامُوا اَلصَّلاٰةَ وَ آتَوُا اَلزَّکٰاةَ لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ لاٰ خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لاٰ هُمْ یَحْزَنُونَ (۲۷۷) یٰا أَیُّهَا اَلَّذِینَ آمَنُوا اِتَّقُوا اَللّٰهَ وَ ذَرُوا مٰا بَقِیَ مِنَ اَلرِّبٰا إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ (۲۷۸)

آنان که انفاق می‌کنند مالهای خود را بشب و روز پنهان و آشکار پس مر آنها راست مزدشان نزد خداشان و نیست بیمی برایشان و نه ایشان اندوهناک شوند (۲۷۴) آنها که می‌خورند سود بر سود را برنخیزند مگر هم چنان که برمیخیزد آنکه مصروع می‌کندش شیطان از جنون آن باینست که آنها گفتند نیست بیع مگر مثل ربا و حلال کرده خدا بیع را و حرام کرده ربا را پس آنکه آمد او را پندی از پروردگارش پس باز ایستاد مر او راست آنچه گذشت و کارش با خدا است و کسی که عود کرد پس ایشان اهل آتشند ایشان در آن جاویدانند (۲۷۵) بی‌برکت می‌کند خدا ربا را و افزونی می‌دهد صدقه‌ها را و خدا دوست نمی‌دارد هر ناسپاس گناهکار را (۲۷۶) بدرستی که آنان که گرویدند و کردند کارهای شایسته و برپا داشتند نماز را و دادند زکاة را مر آنها راست مزدشان نزد پروردگارشان و نیست خوفی برایشان و نه ایشان اندوهناک شوند (۲۷۷) ای آن کسانی که گرویدید بترسید از خدا و واگذارید آنچه را ماند از ربا اگر هستید گروندگان (۲۷۸)

« در ذم ربا »

وآن کسان که می کنند انفاق بیش

روز و شب در جهر و سرّ ز اموال خویش

اجر ایشان است نزد رب دین

بی ز خوف و حزن روز واپسین

نیست یعنی خوف و حزن اندر حساب

بهر ایشان هیچ از نقص ثواب

وآن کسان که می خورند ایشان ربا

ایستادن نیستشان روز جزا

جز به مثل آن که او دارد قیام

روز حشر از مس دیو زشت نام

کرده شیطانش تصرف در دماغ

رفته صاف و مانده دردش در ایاغ

چون تبه شد عقل از مس جنون

آنچه آرد در قیاس آمد فسون

زآن سبب گفتند از روی قیاس

بیع باشد چون ربا اندر اساس

بیع را حق کرد بر مردم حلال

وآن ربا را او حرام و بد مآل

وین قیاس اول نمود اعنی بلیس

که بود نار افضل از خاک خسیس

همچنین اندر ربا آرد قیاس

کو بود چون بیع در اصل و اساس

پس هر آن کاین وعظ حق گیرد به یاد

ایستد باز از ربا و از فساد

از گذشته نیست بر وی حکم رد

آنچه خورده است از ربا، وآن بوده بد

ور که داده بر کسی مالی به قرض

اصل آن گیرد نه فرعش و اینست فرض

هست بعد از توبه امرش با خدا

تا بگیرد یا ببخشد در جزا

ور به فعل جاهلیّت گشت باز

تا خورد دیگر ربا از حرص و آز

کرد یعنی عود بر آن فعل دون

اهل نارند آن جماعت خالدون

بر گمانشان کز ربا گردد زیاد

مال ایشان از فساد اعتقاد

حق بکاهد مالها را از ربا

میفزاید مالشان از صدقه ها

ناسپاسان را ندارد دوست حق

که گنه کارند و هم باطل ورق

جان کافر ناسپاس و سرکش است

جاودان زآن در عذاب و آتش است

وآن کسانی کاهل ایمانند و دین

می کنند اعمال نیکو از یقین

هستشان دائم اقامت بر صلات

میدهند از مال خود وجه زکات

اجرشان در نزد حق باشد فزون

خوف و حزنی نیستشان اندر شئون

اتَّقُواْ االله ای گروه مؤمنان

می بپرهیزید از حق در نهان

واگذارید آنچه باقی از رباست

هیچ اگر ایمان شما را بر خداست