وَ لَقَدْ جٰاءَکُمْ مُوسیٰ بِالْبَیِّنٰاتِ ثُمَّ اِتَّخَذْتُمُ اَلْعِجْلَ مِنْ بَعْدِهِ وَ أَنْتُمْ ظٰالِمُونَ (۹۲) وَ إِذْ أَخَذْنٰا مِیثٰاقَکُمْ وَ رَفَعْنٰا فَوْقَکُمُ اَلطُّورَ خُذُوا مٰا آتَیْنٰاکُمْ بِقُوَّةٍ وَ اِسْمَعُوا قٰالُوا سَمِعْنٰا وَ عَصَیْنٰا وَ أُشْرِبُوا فِی قُلُوبِهِمُ اَلْعِجْلَ بِکُفْرِهِمْ قُلْ بِئْسَمٰا یَأْمُرُکُمْ بِهِ إِیمٰانُکُمْ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ (۹۳)
و هر آینه بتحقیق آمد شما را موسی بحجتها پس گرفتید گوساله را از بعدش و شما ستمکارانید (۹۲) و هنگامی که گرفتیم پیمان شما را و بلند کردیم بالای شما طور را بگیرید آنچه دادیم شما را بتوانایی و بشنوید گفتند شنیدیم و نافرمانی کردیم و آمیخته کرده شد در دلهایشان گوساله بکفرشان بگو بد چیزیست آنچه امر میکنند بآن ایمان شما اگر هستید گروندگان (۹۳)
هم محقق موسی کامل صفات
مر شما را آمد او با بیّنات
پس شما گوساله را ساجد شدید
بر کلیم خوش نفس جاحد شدید
بعد او بر عِجل کردید اعتبار
وضع شیء بر غیر موضع گشت عار
گر به موسی جانتان پیوسته بود
بر پرستش عِجل کی شایسته بود؟
بود هنگامی که بگرفتیم ما
در اطاعت عهد و میثاق از شما
طور را دادیم رفعت فوقتان
تا فزاید بر اطاعت شوقتان
طور را گفتیم سابق در بلاغ
جای ادراک است آن یعنی دماغ
قوّه و حس از دماغ اندر تن است
حکمتش بر اهل دانش روشن است
روح حیوانی ز قلب آنگه که خاست
اول آمد بر دماغ از قلب راست
پس درآمد بر ریه از امر رب
وآن ریه باشد تنفس را سبب
پس در اعضاء منشعب گردد تمام
هست قوّت ها به ترتیب و نظام
قوّت اینسان در شما بنهاده ایم
تا بگیرید آنچه را ما داده ایم
یعنی اندر جای خود سازید صرف
تا مگر زین قوّه ها بندید طرف
قوّة سمع است زآن یک در شما
بشنوید آن را که میگوییم ما
گفت هر کس ما به سمع ارزانی ایم
معترف بر ظلم و نافرمانی ایم
عِجلشان پس شد به قلب آمیخته
که به کفر خفیه بود انگیخته
گو بد است امری که بر ایمانتان
می کنید ار هست مؤمن جانتان
هست تکرار بیان از عِجل طور
از برای حجتی، وین نیست دور