هروی است در محلی که هنوز سبزه عذار خط بر گرد رخسار او نبود بر خلاف غزالان با سگ صفتان دون ملاقات میکرد و بعد از آنکه روی ماندن در وطن مألوفش نماند بعراق آمد و شاعر شد با آنکه هیأت یوز داشت خود را بغزالی مشهور ساخت میگوید این مطلع از منست :
تا در اقلیم جمالت پادشاهی داده اند
مهر و مه بر خوبی حسنت گواهی داده اند