مرد بی تعین و لاابالی بود و از فسق و فجور اجتناب نمی نمود . اما رحم الهی از گناه رحمی زیاده است. امید که او را بدین گناهان نگیرد و بدین رباعی به بخشد :
چون نامه جرم ما بهم پیچیدند
بردند بمیزان عمل سنجیدند
بیش از همه کس گناه ما بود . ولی
ما را به محبت علی بخشیدند
این دو مطلع نیز از اوست :
دامن از اشک پر از لعل بدخشان دارم
کوه غم گشته ام و سنگ بدامان دارم
دلا ز عشق به پیرانه سر مشو نومید
شکوفه چمن رحمت است موی سپید