در شهر شیروان به استیفای شماخی اوقات میگذراند این اشعار زاده ی طبع اوست:
ز نکته دهنت مشکلی است در دل من
مگر کند لب لعل تو حل مشکل من
بهر نثار مقدمت ای سرو گلعذار
بر سر گرفت گل طبق لعل آبدار