بکسب پوستین دوزی در تبریز اوقات میگذراند این دو مطلع از اوست :
غریب مردم و از من نکرد یاد کسی
به بیکسی و غریبی من مباد کسی
میروم تا روبراه آن گل رعنا نهم
هر کجا او پا نهد من سر بجای پا نهم