از چشمه ضمیر صافی زلال اشعار لطافت آثار مترشح ساخت از سایر اقسام شعر بقصیده بیشتر میپرداخت . در قصیده ای شکایت از شعرا کرده بود این دو بیت از آنجاست :
که من بجور و جفا نیز خوشدلم از تو
بکر فکرم ناید از بی کاغذی بیرون بروز
همچو ابکار بنات النعش از بی چادری
شعر فضل و شاعر آمد فاضل اما چون طمع
این دو مطلع از نتایج طبع اوست :
مگر روزی که گیرد دامنت خار سر خاکم
چشمی که بود لایق دیدار ندارم
در تاریخ احدی و ثلثین و تسعمایه در هرات فوت شد.