ابیات آبدار و اشعار هموار بسیار دارد و صفات حمیده و اخلاق پسندیده ی او زیاده از تعریف است که به توصیف راست آید این دو رباعی از جمله اشعار اوست :
چون نیک کنی تفحص احوالش
مرگ است که میرسد ز اقلیم وجود
عمرست که میرود باستقبالش
زاهد، ز غم زمانه محزون و فگار
ما از غم یار این چنین زار و نزار
شک نیست که هر دو را کشد آخر کار
وفات او در شهور سنه تسع و اربعین و تسعمایه اتفاق افتاد . این مطلع نیز از اوست :
او را غم روزگار و ما را غم یار
فرهاد رفت و کوه ملامت بجا گذاشت