از جمله اکابر دیالمه است و در اوایل جوانی چنانکه افتد و دانی بخوردن باده و معاشرت با گلرخان ساده در بهار زندگی اوقات میگذراند، اما پیش از آنکه داعی حق را لبیک گوید از تمامی مناهی توبه نموده تخلص او در اشعار الهی بود . این دو مطلع از جمله اشعار اوست :
از شادی عالم چه گشاید دل ما را
جز غم نگشاید دگری مشکل ما را
آرزو دارم از آن لعل گهربار التفات
ای خوشا حال کسی کاو دارد از یار التفات