از سادات رضویست ولد امیر غیاث الدین عزیز است، حضرت میر، در فصاحت، بی نظیر زمان، و در بلاغت، فرید دوران، خود بود، در شعر گفتن و شناختن مسلم روزگار، فنائی تخلص میکرد، این چند مطلع از اوست :
بمیزان نظر حسن تو را با ماه سنجیدم
میان این و آن فرق از زمین تا آسمان دیدم
هر شب کنم اندیشه، تا دل ز تو برگیرم
چون صبح شود روشن، مهر تو ز سر گیرم
نمیدانم چسان گویم بشمع خویش سوز دل
که گر دم میزنم سوی رقیبان میشود مایل
غبارم کن خدا را . در رهی کان مه گذر دارد
بود دامن کشان روزی مرا از خاک بردار