نهان بابر نخواهی گر آفتاب تجلی
منه ز طره مشکین رخ نقاب تجلی
سحر که خسرو خاور علم برافرازد
کند ز شعشعه رویت اکتساب تجلی
بپیش دیده حجابی که داشتم برداشت
رخت که شد ز حیا در پس حجاب تجلی
ز کلک حسن و ملاحت بخط زنگاری
نوشته مصحف رویت دو صد کتاب تجلی
در این حدیقه ندیدم گلی ز رخسارت
که آن ز چشمه خورشید خورده آب تجلی
برنگ لاله زند موج در پیاله نور
ز عکس عارض چون لاله شراب تجلی