نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش دوم » شمارهٔ ۶۱

تا مرا نور در بصر باشد

بجمال ویم نظر باشد

نظری را که او کند نظری

آن نظر کیمیا اثر باشد

کافرم گر بجنب رخسارش

نظرم جانب دیگر باشد

شکر از قهر او بود حنظل

حنظل از لطف او شکر باشد

دوست دارم ز سینه سوزان

ناله را که با اثر باشد

اثر ناله سحر خیزان

درشبان گاه بیشتر باشد

خفته کی داندم که در شبها

دیده بیدار تا سحر باشد

سر نپیچد ز تیغ بیدادش

مگر آن کس که خیره سر باشد

غمزه اش را که تیر دلدوز است

نور خونین جگر سپر باشد