حاجب شیرازی » گزیدهٔ اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۴۹

پیش قدت، ای بت شیرین بیان

النجم والشجر یسجدان

از دو رخ نیک تو پیداستی

آیت من دونهما جنتان

۳

عقل ندارد خبر از سر عشق

بینهما برزخ لایبغیان

سبزه خط تو گرو، برده است

ای صنم از معنی مدهامتان

در رهت ای دوست دو چشمان من

صورت عینان نضاختان

۶

در رخت از خون شهیدان عشق

مرحله عینان تجریان

درگه جانان حرم کبریاست

«حاجب » و دل هر دو، ورا محرمان