ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل اول - لطیفه‌نگاری‌ها » شمارهٔ ۱۳۷ - خطا پوش

یا رب! تو خالقی و، توانا و، قادری

رحمانی و، رحیمی و، غفار و، قاهری

بر بندگان خویش، رئوفی ومشفقی

بر حسن و قبحشان، تو بصیری و ناظری

خلاق وحش و طیر زمینی و آسمان

رزاق جن و انس و، مسلمان و کافری

محکوم حکم توست، بقا و تو حاکمی

مامور امر توست، فنا و تو آمری

پوشیده نیست ظاهر و باطن به پیش تو

دانای باطنی تو و،بینای ظاهری

از راه لطف، پردهٔ کس را نمی دری

زان رو که بر عیوب خلایق تو ساتری

«ترکی» اگر چه نامه سیاهست و مذنب است

لیکن تو جرم بخش و، خطاپوش و، غافری