صفی علیشاه » دیوان اشعار » متفرقات » شمارهٔ ۳۲

بسیج می کن ای فرخنده اوصاف

بشارت ده که سیمرغ آمد از قاف

غباری کز زمین در راه او خاست

مصفاتر بد از آئینه صاف

۳

گذشت ادوار ما قبل از بد و نیک

از این پس دوره عدلست و انصاف

بزعم جرعه نوشان صفابخش

نماند اندر صراحی درد اجحاف