میرداماد » دیوان اشراق » رباعیات » شمارهٔ ۱۵۸

کفتم که چو بخت هجر در خواب شود

خون جگرم مگر می ناب شود

زلف شب من به صبح گردن ننهد

خورشید ز نور اگر رسن تاب شود