هر نگه کز موجه خون جگر بیرون فتاد
بیجمال دوست سوی چشم گریان بازگشت
نوبهاران از در این باغ و بستان بازگشت
خنده نومید از لب گلهای خندان بازگشت
وای بر یعقوب ما کز بعد چندین انتظار
کاروان مصر از نزدیک کنعان بازگشت