فصیحی هروی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۰۱

قوت جگرت ز جوش بستان

روزی لب از خروش بستان

سرتاسرت ار چو گل زبانست

بفروش و لب خموش بستان

داد دل رهروان به آهی

زین گمره خرقه‌پوش بستان

گر عزم طواف کعبه داری

توفیق ز می‌فروش بستان

صد جان بر یک شرر گرو کن

وز شعله شعله جوش بستان

چون نیست وفا به غیر نامی

خود را بفروش و گوش بستان

گر بارکش غمی فصیحی

صد سر ده و نیم دوش بستان