دوران به آب می کرد، طرح ایاغ لاله
بهر چه تر نباشد، دایم دماغ لاله؟
از بس که بی تو گشتند، خوبان باغ درهم
آیینه رخ گل، گردید داغ لاله
در حیرتم که چون سوخت، آن روی شعله ناکم
پروانه سوز خود نیست، هرگز چراغ لاله