در وفا، انکار آن شوخ ستمگر می کنم
آنچه از بی رحمی اش گویند، باور می کنم
چرخ می خندد ز روی شادمانی تا سحر
شام غم چون گریه از بیداد اختر می کنم
دل تسلی نیست در ماتمسرای فوت وقت
گر دو عالم خاک را یکبار بر سر می کنم