یار میان باز کرد، رو به کناری نشین
سیرت حیرت بیار، صورت دیوار باش
فتنه گر روزگار، گشته سحرخیز جنگ
شب چو رسد، همچو تیغ، خفته بیدار باش
به سان مهره شطرنج خانه گرد مباش
بتاب رخ ز کسان، در پی نبرد مباش