طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۲۲۴

صبا چو بگذرد از ما، ز داغ گل بیز است

قدح به ما چو رسد، از شکست لبریز است

چگونه شیشه ناستد تمام شب به نماز

که در صلاح، به از زاهد سحرخیز است

۳

پیاله ای که به گلبرگ لعل او نرسد

چو جام لاله شرابش کدورت انگیز است

لبی ز خون دلم تر نکرد نرگس او

خبر نداشت که بیماری اش ز پرهیز است