وحشی بافقی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳

شد یار و به غم ساخت گرفتار مرا

نگذاشت به درد دل افکار مرا

چون سوی چمن روم که از باد بهار

دل می‌ترقد چو غنچه، بی‌یار، مرا