طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۱۵۸

ساغر می در کف او، رنگ و بوی گل گرفت

شیشه در چنگش صدای نغمه بلبل گرفت

بی ترنم ریزی مطرب که رشک بلبل است

در گلوی شیشه می، نغمه قلقل گرفت

سبز ما از نازکیها تاب بوی گل نداشت

حیرتی دارم که چون از باده، رنگ گل گرفت