قدم بیرون منه از عالم آب
درین دریا، فروکش کن چو گرداب
بسی فیض است در شب زنده داری
مده چشم قدح را فرصت خواب
دلم سوراخها دارد چو طنبور
ز دست کنجکاویهای مضراب