میلی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۳۳

از خون، پس از هلاک رقم کن به سنگ من

کاین خون گرفته است شهید خدنگ من

هر چند وقت کشته شدن دست و پا زدم

یک بار دامن تو نیامد به چنگ من

در آتشم ز شوق و به سویش نمی‌روم

تا یار شرمسار نگردد ز ننگ من

صد بار رنجه گشته‌ام و صلح کرده‌ام

کان مه خبر نداشته از صلح و جنگ من

نام تو برد میلی و دریافت حالتم

از آه بیخودانه و تغییر رنگ من