اگر کسی سبب وصل یار من شده است
زسر گرانی او، شرمسار من شده است
به طعنه مژده وصلی که غیر داد مرا
ز سادگی سبب انتظار من شده است
فزوده غم به غم و حسرتم به حسرت، اگر
هزار مرتبه روزی دچار من شده است
امیدواری من بین، که مردنم دشوار
زانتظار فراموشکار من شده است
چنین که رفته ستمهای او ز یاد مرا
به حیرتم که چرا شرمسار من شده است
دلا تپیدن میلی نشانه آن است
که نیم کشته چابک سوار من شده است