در ایّام روزه به از روز ما شب
که خورشید من بر نهار است تا شب(؟)
خوشم با سیهروزی خود که گاهی
در اندیشه افتم که روز است یا شب
درین روزه، پا بسته روزهایم
که باشد گریزان ازین روزها شب
مدام از چه در فکر روز فراقم
به آه دمادم کنم روز را شب
معاذاللّه از روز سختی که خلقی
چو میلی بخواهند با صد دعا شب