امّید وعدههای تو نو میکند مرا
در دست انتظار، گرو میکند مرا
قاصد که هر زمان ز تو آید به سوی من
شرمنده خود از تک و دو میکند مرا
حیرت، مثال صورت آیینه پیش یار
غافل ز شوق گفتوشنو میکند مرا
میلی خیال ابروی خنجرگذار او
رسوای شهر چون مه نو میکند مرا