هزار شکر که هرچند خامه فرسودم
دهان به مدح و به ذم کسی نیالودم
مرا نبود طمع خلق را کرم زین رو
من از معاملهٔ هجو و مدح آسودم
به هیچ قیمت نفروختم جواهر خویش
به کس برای صلت هیچ مدح نسرودم
خلاف آنکه بانده زید ز طالع بد
من از مساعدت بخت خویش خوشنودم