دریغ کان هنر اوستاد ما شیدا
که در فضائل او عقل مات و حیرانست
جدا شد آن گل باغ ادب ز ماورواست
چو زلف سنبل اگر حال ما پریشانست
بصورت ار چه ز ما رخ نهفت در معنی
خطا بود که بگویم زدیده پنهانست
هزار آینه ز اوراق نظم و نثر از او
بماند و طلعتش از هریکی نمایانست
نجوم راست افول و از این سپهر ادب
ستارههای سخن تا ابد درخشانست