صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۳۴ - در تهنیت عید سعید غدیر و مدح امیرالمؤمنین علیه‌السلام

دهید مژده برندان می‌پرست امروز

که پیر میکده آمد قدح بدست امروز

بهر که بنگری از شیخ و شاب و خرد و کلان

بود ز بادهٔ خم غدیر مست امروز

زهی علو که علی را بدست پیغمبر (ص)

بلند کرد خدای بلند و پست امروز

به امتحان بلی گفتگان روز الست

گرفت پرده ز رخ شاهد الست امروز

رساند عهد بپایان و شد سعید ابد

هر آنکه با علی از صدق عهد بست امروز

ولی هر آنکه بتلبیس و حیله بیعت کرد

یقینکه عهد خداوند را شکست امروز

به عشق حضرت مولا خوشند اهل ولا

چه باک از اینکه روان حسود خست امروز

رسید امر نبوت به منتهی برخواست

نبی ز جای و بجایش ولی نشست امروز

چو شاه کشور هستی بتخت یافت جلوس

صلای سر خوشی آمد بهر چه هست امروز

صبا بساحت گیتی بهر کجا گذری

بگو به حق طلبان علی‌پرست امروز

نشست طایر اقبالتان به بام امشب

فتاد ماهی اجلالتان بشست امروز

زمانه شاید اگر جان دهد بشکر وصال

که خوش ز محنت ایام هجر رست امروز

بعین یافت که شیر خداست بحر وجود

ز جوی خویش‌پرستی هر آنکه جست امروز

صغیر گرنه اسیر کمند عشق علیست

چه شد که سبحه و زنار را گسست امروز