سیدای نسفی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۳۱

سربلندان جهان را نام احسان است و بس

سرو را در بوستان قد نمایان است و بس

خانه این قوم را چون مسجد آدینه دان

زینت قالین شأن پیش ایوان است و بس

گر روی در خانه ایشان پشیمان می خوری

خوردنی در خانه ایشان پشیمان است و بس

پاره می سازند جیبت چون طمع سازی لباس

حاصل از پوشیدنی چاک گریبان است و بس

مجلس عالی ایشان را تماشا کردنیست

کاسه آبی و گاهی پرچه نان است و بس

نیست فرقی در میان مردگان این گروه

امتیازی گر بود این قوم را جان است و بس

می خورند آبی و می کاوند دندان گوئیا

خوردن ایشان همیشه آب دندان است و بس

سیدا در خانه اهل کرم ارباب جود

گر بود گفت و شنودی منع دربان است و بس