لبیبی » ابیات پراکنده در لغت نامه اسدی و مجمع الفرس سروری و فرهنگ جهانگیری و رشیدی » شمارهٔ ۱۱۰ - به شاهد لغت ناغوش، بمعنی سر بآب فروبردن و غوطه خوردن

گرد گرداب مگرد ای که ندانی تو شنا

که شوی غرقه چو ناگاهی ناغوش خوری