عجایب است قلم در بنان صدر اجل
که تیغ وار بود قاتل و سیاست کن
ز بحر قیر یکی ماهی است مار آسا
که تازه روست ز آثار او جهان کهن
به گاه آن که کند زلف شب ز عارض روز
چو سر بیفکندش خصم را بر آرد بن
چو سر بریده سخن نیکتر همی گوید
که گفت آنکه نگوید سر بریده سخن