قوامی رازی » دیوان اشعار » شمارهٔ ۳۰ - در گله از بزرگی ابراهیم نام که چرا پدرش را گرفته و طلب رهائی او

ای کیای خطیر ابراهیم

چرخ با همت تو پست آید

هست با تو هیبت تو نیست شود

نیست با دولت تو هست آید

پدرم را گرفته ای به چه جرم؟

مکن این کز تو سخت گست آید

نیک دانی که ماهئی چون او

در همه بحر کم بشست آید

اگر او را رها کنی آخر

قلتبانی دگر به دست آید