مهستی گنجوی » دیوان اشعار » رباعیات «نسخهٔ دوم» » شمارهٔ ۱۳۴

دی خوش پسری بدیدم اندر «روزن»

گر لاف زنی ز خوبروئی رو، زن

او بر دل من رحم نکرد یک سوزن

خود دود دل منش ستاند روزن