خوش به کام همه در ساختهای یعنی چه
عشوه را در به در انداختهای یعنی چه
جز دلم کز دل بیرحم تو کینش نرود
دل ز کین همه پرداختهای یعنی چه
هرزهای آینه با یک جهتیهای رخش
پیش او نقشدویی باختهای یعنی چه
ای که خواهی به فسون جای کنی در دل او
آهن از آینه نشناختهای یعنی چه
چین بر ابرو زده در کشتن فیّاض امشب
خوش دو شمشیره برون تاختهای یعنی چه