هر جا که نام درد دل مبتلا بریم
رنگ اثر ز چهرة سعی دوا بریم
چون نبض خسته میجهد این جا دل مسیح
بیمار عشق را چه به دارالشّفا بریم!
اظهار درد بیشتر از درد میکشد
صد درد میکشیم که نام دوا بریم
صد ره به ما مطالب کونین عرض کرد
همّت نهشت دست به سوی دعا بریم
تکلیف پادشاهی دنیا به ما مکن
درد سری که هیچ ندارد کجا بریم!
بیگانگان به درد دل ما نمیرسند
این تحفه به که بر در آن آشنا بریم
فیّاض حرف عقل چه لازم به بزم عشق
در پیش پادشاه چه نام گدا بریم!