خاطر ما به تو صد جا بندست
آن دل تست که بیپیوندست
گره از زلف تو کس نگشاید
گرچه این عقده به مویی بندست
سرگرانیّ سر زلف تو چیست؟
چون به بوی دل ما خرسندست
درد یعقوب به دردم نرسد
غم دلبر، نه غم فرزندست
ای که گفتی دل فیّاض کجاست؟
در سر زلف کسی در بند است