مدحتم را خط صِلَت دادی
تا نمودی که خط من نیکوست
بنده هم نیز بندهوار زدم
کوس مدح تو پیش دشمن و دوست
از تقاضای آرزو فرسود
کفش من چرو پای من پی و پوست
آن خط از بهر رابحی دادم
نزدم سیم آن به ناخن کوست