سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳ - با من چرا نگفتی

چرا نگفتی با من بتا به روز نخست

که عهد و وعده و پیمان من مدار درست

به من مده دل و از من وفا مجوی بدانک

جفای آخر باشد ز من وفای نخست

وفا نمودی از اول جفا کنی آخر

درین دل آنچه نبات ثیات قول نرُست

چنان نمودی از اول که جست ازان منی

کنون چو می نگرم زان دیگرانی چست

ز تیغ خوی تو تن را به خون دل شستم

دل از امید وصال تو می‌ندانم شُست

برای خویش رو اکنون که عاجزم با تو

همه مراد مراد تو بنده بندهٔ توست

درست رفتی در عهد و وعده و پیمان

زهی به عهد بد و وعده‌های پیمان‌سست