ماه صیام کرد بنیک اختری سلام
بر خلعت شهنشه بر عمدة الانام
بر عمدة الانام بشادی خجسته باد
تشریف پادشاه و سلام مه صیام
فرزانه سید احل مرتضی رضا
آن صفوة الخلاقه و آن عمدة الامام
شاه شرف امیر خراسان که نام او
گسترده شد بجود و هنر در عران و شام
شاهی که تا دمید فلک صبح دولتش
روز مراد دشمن او شد نماز شام
پرورده و گزیده شاهنشه ملوک
سنجر که یافت بر همه شاهان دهر نام
آباد گشت گیتی از خلق او چنان
کز شرق تا بغرب توان رفت بام بام
آنی که پادشاه جهان خسرو ملوک
در روی تو نگه نکند جز باحترام
پیغمبر خدای ترا داشت در کنار
فخر القضاة مرو چنین دید در منام
تشبیه کرد چشم تو با چشم خود رسول
یعنی که از منست و بمن ماند این پیام
ای در میان آ . . . بمیر بسروری
چون در میان انجم بر چرخ ماه تام
آمد هلال روزه و بنمود روی خویش
مانند نعل زرین از چرخ نیلفام
یعنی مرا به بین که سزم نعل مرکبت
چون شهریار داد بتو مرکب و ستام
بر مرکب نشاط دل و نزهت و سرور
بادی سوار تا ابدالدهر شادکام
هر چند طبع سیر نگردد ز مدح تو
بیت دعا بگویم کوته کنم کلام
تا نام سال عام بود در نعیم و ناز
عمر تو باد افزون از صد هزار عام