بلبل و قمری و کبک و فاخته
شرح اسما را ز حق آموخته
تا به خلوت با خدا گویند راز
وحش و طیر از آدمی بگریخته
لطف و قهر ایزدی در آب و خاک
آب و آتش را بهم آمیخته
کوهی از اندیشه خال رخش
همچو لاله داغ در دل سوخته