باد آمد و بوی عنبر آورد
بادام و شکوفه بر سرآورد
در جواب او
تن چون زلحاف سر برآورد
کوته جبه زود در بر آورد
شد غرقه بجیب خویشتن حبر
و زبحر ز دگمه گوهر آورد
شاخی است چه طرفه چار قبش
گو در بر سیم و زر برآورد
زان جیب که عنبرینه با اوست
باد آمد و بوی عنبر آورد
از فارس متاع برد تا جز
وزیزد قماش دیگر آورد
قاری قلمی که بهر تحریر
در مدحت موینه در آورد
از موی سمور بست وسنجاب
مدنیز ز قندسش بر آورد