نظام قاری » دیوان البسه » غزلیات » شمارهٔ ۴۵ - خواجه حافظ فرماید

تا ز میخانه و می نام و نشان خواهد بود

سر ما خاک ره پیر مغان خواهد بود

در جواب او

تا ز قطنی و قدک نام و نشان خواهد بود

تنم از شوق شمط جامه دران خواهد بود

۳

بر زمینی که درو صندلی رخت نهند

سالها سجده‌گه بقچه کشان خواهد بود

حلقه انکلهٔ جیب به گوش از ازلست

بر همانیم که بودیم و همان خواهد بود

چشم مدفون چو نهد سر به کنار جامه

به رخ شاهد کمخا نگران خواهد بود

۶

بعد ما و تو بسی صوف سفید و سبزی

که لباس تن هر پیر و جوان خواهد بود

برو ای دامک شلوار که بر دیدهٔ تو

راز لنگوته نهانست و نهان خواهد بود

رخت قاری اگر از بقچهٔ یاران باشد

خلعت صوف به دوش دگران خواهد بود