سنایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۱۹

ای گشته دل و جان من از عشق تو لاش

افگنده مرا به گفتگوی اوباش

یک شهر خبر که زاهدی شد قلاش

چون پرده دریده شد کنون باداباش