خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۷۵

گر دست دهد ز مغز گندم، نانی

وز مِی دو منی ز گوسفندی، رانی

با لاله‌رخی و گوشهٔ بستانی

عیشی بود آن، نه حد هر سلطانی